امید درمانی حسن روحانی
حسن روحانی وقتی که حرفی برای زدن ندارد سعی میکند با شیادی از جنس آخوندی، بحث امید داشتن را به پیش بکشد. البته این خود اعترافی است به خالی بودن دست او در دادن هر آدرسی برای بحرانهای اقتصادی کشور. ایرانی که دریاچه های آن خشک شده محیط زیست نابود شده بسیاری شهرها زیرآوار خاک مداوم دارند دفن می شوند میلیونها دستفروش و فقیر مطلق خیابانهای ایران را پرکرده است زندانها از زندانهای سیاسی پر شده است، خودکشی بدلیل فقر ناامیدی سرکوب به امر رایج تبدیل شده است.قتل های زنجیره ای مجددا براه انداخته شده است، آخوندها برای فرار از بن بست های کنونی به تروریسم خارج کشوری خود شتاب بخشیده اند. حسن روحانی حرفی برای زدن ندارد به جز اینکه همچون سلف خود خمینی شیاد فریب کاری و دروغ را خوراک روزانه خود قرار داده است. امیددرمانی، اذعان به شکست