من شقایق رجبی هستم، خواهر فائزه رجبی که در ۱۹ فروردین سال ۱۳۹۰ با گلوله در گلویش او را به شهادت رساندند



🔴 من شقایق رجبی هستم، خواهر فائزه رجبی که در ۱۹ فروردین سال ۱۳۹۰ با گلوله در گلویش او را به شهادت رساندند.

🔷 او ۱۷ سال داشت که انتخاب جدی ای کرد که به مبارزه بیاید وقتیکه پدرمان در سال ۱۳۸۷ در زیر شکنجه به شهادت رسید او در مورد انتخابش مصمم تر شد، انتخابی زیبا انتخابی که فقط پرداخت است و عشق به دیگران و سال ها این اخوندهای بی ریشه سعی کردند این ارزشهای، عشق و پرداخت را بدزدند و لوث کنند ولی کورخواندند، نسل هایی مثل فائزه، صبا، مهدیه، اکبر، حنیف و شهدای قیام نشان دادند که نه، میشود و نه، میتوان این ارزش ها را لوث کرد چون این ارزش ها، ارزش هایی هستند که هر ایرانی باغیرت ان را دارد جز اخوند های بی ریشه.
فائزه همین را در پدرم دید و اگر نه هیچ وقت این جور رستگار نمیشد.
🔷 یک روز از خودم پرسیدم که چرا خواهرم و پدرم و شهدای قیام باید این قیمت را میدادند؟ راستی که سوال خوبی بود چون همین صبا و مهدیه و سینا قنبری ها بودند که رمز ماندگاری را یافتند که همان صدق و فدا بود . فائزه در بین همرزمانش به سرزندگی و پر شور و حالی و جنگندگی شناخته میشد و همه این ها به خاطر عشقی بود که به رهایی ایران داشت، ازادی و خوشبختی را برای مردم ایران میخواست و برای همین با همین عشق و امید در ۱۹ فروردین در برابر مزدوران وحشی رژیم سینه سپر کرد.
🔷 امروز وقتی که صحنه های قیامی و شورشی را میبینم که با همان جسارت و امید و انگیزه برای آزادی ایران فریاد میکشند و در برابر گلوله های پاسداران دلیرانه سینه سپر میکنند فائزه و مهدیه هارا زنده تر از همیشه میبنم و همین خون انهاست که در خیابان های ایران میجوشند و نهایتا این رژیم را سرنگون خواهد کرد.
سلام بر شهدای ۱۹ فرودین
دورود بر معترضان ایران زمین. 


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مهرداد نوشين«بگلرى» فرزند دلاور وفداكار مردم لاهيجان

سياوش آذرمي شهيد خندان لاهيجان در زمان اعدام