محمد رضا شريعتي مجاهد پرخروش- لنگرود

#گوهردشت   #ایران #Iran #جنبش_دادخواهی @massacre_67


محمد رضا شريعتي درسال 1341 درشهر لنگرود به دنيا آمد، تحصيلات مقدماتي خود را در لنگرود گذارند درسال سوم دبيرستان وارد تظاهرات ضد سلطنتي شد.
بعد ازسقوط نظام سلطنتي ازآنجا كه اميدي درحاكميت جديد كه ازطرف خميني اعمال مي شد  نمي ديد به جنبش ملي مجاهدين پيوست.
آشنايي با مجاهدين واهداف آنها باعث شد كه محمد رضا هرروز بيشتر اززندگي اجتماعي مرفه خود فاصله بگيرد.
درسال 59 ،او بطور حرفه اي وارد مبارزه انقلابي شد وبدليل شناخته شدگي اش ، دستگير و مدتي درزندان بود.
پس از رهايي اززندان با انگيزه ومسوليت پذيرى بيشترى به فعاليت هاى سياسى پرداخت.
تا اواخر ارديبشهت او بصور ت علني فعاليت مي كرد اما از ماه خرداد كمتر درشهر ديده مي شد دراواسط سال 60 توسط پاسداران درلنگرود دستگير شد .
 درزندان درجهت ايجا د تشكيلات براي مبارزه بيشتر با رژيم بسيار فعال بود به همين دليل مدتي او را به انفرادي منتقل كردند.
  سرانجام به علت فعاليت هاي انقلابي، او وتعداي از دوستانش را به زندان اوين وسپس قزلحصارتبعيد كردند.
درزندان قزلحصار، درزير فشارهاي دستگاه جنايت و شكنجه وسلول هاى قبر وقيامتِ داوود رحماني ، رئيس زندان قزلحصار،سرفرازانه به مقاومت پرداخت و با اعتقاد راسخ به آرمان خود، دشمن را ازتبعيد به آنجا پشيمان نمود.
اواخرسال 63 ،ازتبعيد به زندان لنگرود فرستاده شد، سپس در سال 64 اززندان آزاد شد.
محيط بيرون زندان وبخصوص عدم ارتباط او با مجاهدين ،فضاي ملال آوري براي او ايجا د كرده بود، اما سرانجام به آرزوي ديرينه خود رسيد به سازمان وصل شد وپس ازمدت كوتاهي 
درسال 64 از كشورخارج شد



اما بازهم محمد رضا آرام نداشت، چون تعدادي ازدوستان او كه درداخل كشور بودند مي خواستند به نزد محمد رضا بروند، به اين جهت،براي وصل كردن آنها به داخل كشور برگشت ودوستانش را پيداكرد.
 پس ازمدتي تصميم گرفت دوستان مورد نظر خودرا نيز ازكشورخارج كند.
برنامه ها وقرار ملاقات ها وچگونگي خروج ازكشوروعادى ساز‌ى ها را انجام داد وبه طرف جنوب شرقي كشورراه افتادند.
 آنها سپس به كرمان رفته و درهتلي دركرمان اقامت گزيدند.
اما شب هنگام، پاسداران وارد هتل شده ومحمد رضا ودوستانش را دستگير كردند ،ظاهرا ازنقطه اي لورفته بودند كه متوجه نشده.
 روزي درزندان لاهيجان براي هواخوري مي رفتم ازدور محمد رضا وقاسم ناطقي  ومحمد صفري را ديدم به يكباره خشكم زد كه اينها آزاد شده بودند اينجا چه كار مي كنند! بسيار غمگين شدم چون فهميدم كه دستگيري مجدد هستند.
درمدت دوسال بعد ازدستگيري مجدد ،پاسداران هرگز آنها را وارد بندهاي ديگرزندان نكردند كه كسي اطلاعاتي از علت دستگيري آنها كسب كند.
محمد رضا ويارانش كه ازدورانهاي سياه لاجوردي دراوين وسپس درقزلحصار سرفراز بيرون آمده بودند ، با انگيزه فراواني درزندان بسر ميبردند .
آنها برپيمان خود براي پايداري تا نهايت توان انساني وفادار ماندند و همچون ديگرستاره هاي كهكشان 30000 قتل عام ، درپاييز سال 67 بعدازانتقال اززندان لاهيجان به زندان رشت  سربدار شدند.
براستي كه خون آنها موتورمحرك جنبش دادخواهي خواهد شد كه بيشترازهرروز ،سرتاسرسرزمين شيروخورشيد را درمي نوردد و طنابي بر گردن خامنه اي، سرمنشآ جنايت وشقاوت خواهد گرديد.

  

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مهرداد نوشين«بگلرى» فرزند دلاور وفداكار مردم لاهيجان

قتل جوان متاهل با دو دختر ۷ و ۹ ساله در ملایر توسط نیروی انتظامی جنایتکار

رضا لاقيد درمرداد سال 65 در جنگل دردرگيرى با پاسداران به شهادت رسيد