#سيماى آزادى- چالش ها- توفان انقلاب- مصاحبه با محمد علي توحيدى
طوفان انقلاب آغاز ماجراهاي ديگري
سوال:آخوند روحاني، سرقبر خميني دجال، اين هفته سرنوشت رژيم شاه را با سرنوشت
رژيم آخوندي مقايسه كرد اما ديروز دركرمان سعي كرد كه مقداري اين حرفها را تعديل
بكند چرا مي آيد اين حرفها را مي زند بعد بخواهد رفع و رجو ع كند دليلش چيست؟
محمد علي توحيدي: عرض شود كه روحاني همانچنان كه شنيديم وديديم دو نكته
درحرفهايش مي گويد.
يكي اينكه صحبت از شنيدن صداي انقلاب دركار است اعتراضاتي بوده انتقاداتي
بوده كه به انقلاب تبديل شده وصداي انقلاب بلند شده يك نكته مهم ديگر كه مي گويد كه
دير است وقتي كه كسي كه صداي انقلاب را مي شنود ولي صدا ي اعتراض و انتقاد را نشنيده ديگر دير است خب صحبت از
رژيم شاه مي كند ولي درعينحال حرفش را
تاميم ميدهد مي گويد كه حكومت هايي كه
دچار چنين وضعيتي بشوند آنها چنين
سرنوشتي پيدا مي كنند يعني ديگر دير هنگام
است ، ودر ادامه اشاراتي مي كند كلماتي به كار مي برد حرفهايي مي زند راجع به
خودشان حتي دولت خودشان ادامه مي دهد يعني
مشخص است كه اگرچه از عموميت سرنوشت حكومت
هايي اينطوري صحبت مي كند حتي با شاه مقايسه مي كند ولي بطور خاص مرادش و منظور
نظرش رژيم است و اين هم بطور خاصي هركسي و هرناظر سياسي متوجه مي شود كما اينكه
خبرگزاري فرانسه همين نكته را رويش انگشت گذاشته است كه روحاني گفته كه اگر ازسرنوشت رژيم شاه درس نگيريم با انقلابي
ديگر روبرو خواهيم شد و خبرگزاري خارجي هم موضوع را متوجه مي شود.
اما شما مي گوييد چرا اين حرفها را ميزند ببينيد روحاني بعنوان رييس جمهور
دستگاه و يا مهم تر خامنه اي بعنوان راس سيستم و نظام، يك واقعيت هايي را نمي
توانند بپوشانند يعني نبايد مقايسه كرد با اين شيپورچي هاي تبليغاتي رژيم كه هرچه
مي گويند اينها بايستي جدي ترين واقعيت ها
را برايش اذعان كنند وحس مي كنند من فكر مي كنم هيچ كسي به اندازه اينها نمي
توانند پيام تكانها و طوفانها ي شديدي كه درجامعه اتفاق مي افتد را متوجه شود،
براي اينكه به سرنوشتشان مربوط مي شود. ازاين نظر اينكه چرا مي گويد[چون] براي حل مسائلي
كه با آن مواجه است ناگزير است اين حرف را بگويد،كه چنين طوفاني دركار است چنين
صدايي بلند شده چنين وضعيتي دستگاه با آن روبرو است البته چه او و چه خامنه اي
درچارچوب امنيتي و طرح هايي براي مقابله با انقلاب و قيام صحبت مي كنند.
اما درآن چارچوب امنيتي كه صحبت مي
كند وقتي كه رييس جمهور دستگاه يا رهبر دستگاه است نمي تواند نگويد بايد بگويد از همانجا بايد طرح امنيتي دستگاهش را
شروع كند بنابر براي فردي مثل روحاني يا خامنه اي كه دراين شرايط قرار گرفته
دربيان اين واقعيت يك جبري يا نفعي در كار است.
مجري:آقاي توحيدي دربحث هاي هفته شما مطرح كرديد بعد از آن شعار تيزبينانه و هوشيارانه
دانشجويان كه اصلاح طلب اصولگرا ديگه تمومه ماجرا، بحث خيلي روشن است و اتفاقا جناح
هاي رژيم هم فهميدند ولي چرا روحاني
اينطوري وارد مي شود و ترفند جناح بندي را مطرح مي كند؟
خب اين مي خواهد بگويد اگر راهي باشد شانسي باشد بامن است با جناح من است،
حالا چرا به اين متوسل مي شود و همان ترفند را مطرح مي كند يا چرا اين حرف را
ميزند همان سوال اصلي كه اول مطرح كرديد.
«انقلاب وقيام مردم پايان ماجراي اين
بازيها اعلام كرد» اما وقتي طوفان انقلاب
بپا ميشود آغاز يك ماجراهاي ديگري هم است.
اين ورود و خروج اين بابا «روحاني» و يا اين كه حرفها را به اين شكل مي گويد و يا اين
طوري طرح مي كند بيانگر ماجراهايي جديدي است كه وجود دارد منجمله دردرون خودشان، درخود
دستگاه، ببينيد صورت مسئله اينها الان عوض شده، ببيند در نمازجمعه هايي كه امروز
برگزارشده صورت مسئله چيست؟ توفان انقلاب
كه بپا شده صورت مسئله سرنگوني سيستم، صور
ت مسئله خطر قيام، صورت مسئله خطر مجاهدن براي كليت سيستم، يك چيزي است كه اينها ازآن گريزي ندارند ماجراي جديدي شروع شده بر همين
سياق مي شود سوال كرد چرا يك روز دو روز بعد از اين طوفان قيام و انقلاب روحاني
شروع ميكند به تلفن زدن به رييس جمهور فرانسه كه جلوي مجاهدين را بگيريد! چرا اين
كا ر را مي كند؟
بعد درتلويزيون خودش هم اعلام مي كند.
يا چرا آخوند خاتمي كه خارج ماجرا و ساكت
بود يك باره كه پايش را وسط صحنه مي گذارد يك باره حرفهايي ميزند حمله به مجاهدين
و خطر منافقين و تروريستها و اينها را مطرح ميكند بعد هم درآن روحانيون مبارز كه
اصلا دستگاهش تعطيل شده بود شروع به صحبت
كردن مي كند و ازاين ماجراها صحبت مي كند چرا اين كار را مي كند؟ و حرفهايي مي زند كه حتي
از باند خودش گفتند آقا تيرخلاص زدي به
سيستم و بازي هاي اصلاحات، چرا اين كا ر را مي كند چرا روي خطر مجاهدين انگشت مي
گذارد يا چرا خامنه اي آن داستان مثلث را مطرح مي كند؟ ومي گويد كه ماجرا در شهرها
در دست سازمان مجاهدين بوده با اين بيان و اين صراحت چرا اين كار را مي كند
اين ها همان ماجرايي است آغازشده، طوفان
انقلاب پايان يك ماجرايي بود ولي آغاز يك ماجراهاي جديد هم است و اينها را به الزاماتش
ناگزير ميكند.
مجري: حرفهاي روحاني توي باند خودش واكنش هاي متفاوتي داشت، آخوند ابطحي كه در
دولت خاتمي حضور داشت حرفهاي روحاني را تكراري و بي ارزش قلمداد كرد و گفت هروقت
مديري مورد انتقاد قرار مي گيرد بجاي پاسخگويي به انتقادها همان انتقادها را با صداي بلند تكرار مي كند همين حوادث اخير
نشان داد كه جامعه احسا س مي كند كه با انتخابات تغييري ايجاد نمي شود و مردم
حاكميت را به صورت يك بدنه به هم پيوسته مي بينند چرا ابطحي مي آيد روحاني را سنگ
روي يخ مي كند با اينكه از جناح خودش است:
محمد علي توحيدي:
اين هم بخشي از ماجراي جديد است ، ماجراي جديدي كه شروع شده بر اثر قيام و
انقلاب مردم ايران، كار به جايي مي كشد كه اين حرف را مي زند، كه اين حرفها فايده ندارد بايد كاري كرد، اينكه چرا اين حرف را
ميزند درجهت حرف همان روحاني مي گويد روحاني كه اين حرف را مي زند كه كار به اين
جا كشيده يعني به من ميدان دهيد. اگر چه ظاهر سخنش اين است كه به روحاني ايراد مي
گيرد كه مسولين مي آيند اين حرف را مي زنند حرفش اين است كه حرف درماني هم فايده
ندارد درواقع به نوعي هم به روحاني اعتراض
مي كند كه تو بخواهي حرف درماني كني فايده ندارد
ودرعمل بخواهي كارت خامنه اي را
بازي كني، چون روحاني بعد از انتخابات خيلي بازي مي كرد هرچه را كه خامنه اي مي
گفت آن دارد به اين هم اعتراض مي كند و مي گويد كه وضع خيلي خراب تر از اين حرف
هاست [واين] بخشي از همين ماجراست.
مجري: دررابطه با صحبتي كه كرديد مي خواهم به موضوعي در همين را بطه اشاره كنم صادق
زيبا كلام، از باند روحاني درمورد حرفهاي روز 4شنبه روحاني در مصاحبه اي گفته كه هيچگاه سابقه نداشته كه روحاني چنين موضعگيري
داشته باشد و اين برخلاف رويه محافظه
كارانه اي بود موضعي بوده كه روحاني بعد از انتخابات روحاني درپيش گرفته است.
حالا روحاني قطعا از ميزان ناراحتي و پشيماني مردم كه درانتخابات شركت كرده و به او راي دادند
با خبر است شايد مي خواهد كه كمي گذشته را جبران كند آيا روحاني مي تواند چيزي را
جبرا ن كند و يا مانورجدي دراين زمينه داشته باشد؟
محمد علي توحيدي:
به سادگي مي شود به حرف روحاني استناد كرد كه مي گفت دير است وقتي كه پاي شنيدن صداي انقلاب
پيش مي آيد دير است صدا را اگر مي خواهي بشنوي توي آن نقد بشنو بنابراين خيلي دير است ، خيلي دير است واينكه
اين فرد يا خيلي از باند روحاني يا اصلاح طلب همين باند مغلوب رژيم خاتمي تا حجاريان تا زيبا كلام همه مي رسند به
اينكه روحاني برايشان كاري بكند واميدي به اين چيزها مي بندند البته به يك تناقض
بززگي اينها با آن مواجه هستند درعمل در بعدا ز اين قيامها همه تصريح كردند وگفتند كه دراين قيام هيچ يك از
باندها جناح ها ودسته بندي هاي دروني رژيم
نه مهره ها يش نه راسش و نه حتي نيروهاي
بدنه اش شركت و حضوري ندارند معني حرف اين
است كه هيچ چاره اي از اينها ساخته نيست حالا خودشان امامزاده اي مثل روحاني را عُلم
مي كنند حتي حجاريان درخواست كرده بود كه جناح راست آن چيزهايي را كه عليه روحاني
مي گفت تعليق كند. درعينحال آن هم گفته
بود بعد آن امواج اعتراضي كه به دريا
تشبيه كرده بود گفت مي رود اما قويتر بر خواهد گشت خير، خير اين پايان ماجراست
واقعا كاري از اينها ساخته نيست، ميداني براي بازي اينها نيست و مي بينيم كه ميدان
دار درصحنه هم حرفهاي آخوند احمد
خاتمي راشنيدم كه درنمايش جمعه دم
از اين مي زد كه ما حزب الله را هم حمايت
مي كنيم موشك هم مي سازيم. وازين توپ و
تشر همه حرفش اين بود كه الان كيان نظام و ولايت درخطر است يعني اين كه كار به طوفان انقلاب
كشيده شده است.
هم پايان ماجراي بازي هاي جناحي و
مانورهاي امثال خاتمي و روحاني است وهم آغاز ماجراي قيام آفريناني است كه امروز در
تهران دوباره فرياد هاي مرگ بر ديكتاتور
وكليت نظام را طنين افكن كردند.
نظرات
ارسال یک نظر