چرا تالاب لردگان خشك شد چرا دريا چه اروميه خشك شد، چرا زاينده رود نفس نمي كشد چون آخوند بر ايران حكومت مي كند
چرا تالاب لردگان خشك شد چرا دريا چه اروميه خشك شد، چرا زاينده رود نفس نمي كشد چون آخوند بر ايران حكومت مي كند
طبعا وقتي كه مي بينيم كه زاينده رود كه نمادي اززندگي و حيات مردم ما ست خشك شود قلب آدمي مي گيرد.
درياچه اروميه به تلي از نمك تبديل شود، بيداد است،بيداد، تالاب ها خشك مي شود، جنگل ها توسط سپاه پاسداران به غارت مي رود افسوس مي خوريم كه چرا، حتي كوه، دريا هم از دست اين مغول هاي عمامه بسر درامان نماندند.
كارون كم آب مي شود، اروند رود به سوي نابودي مي رود.
بله چيزي آمده است كه بنيان هرچيزي را كه آثار زندگي، سازندگي، آب و حيات است نابود ميكند.
نبايد تعجب كرد، آتش مي سوزاند، طوفان منهدم مي كند آهن مذاب، ذوب مي كند.
آخوند هم همه كارها را با هم مي كند ،همه چيز را نابودمي كند نه فقط طبيعت، شهر، صنعت و اقتصاد را، بلكه عواطف انساني ، رابطه هاي مردمي، عشق و دوستي را.
آن چيز را كه جايگزين مي كند، كينه، نفرت، رياكاري، دروغ، دزدي، دنائـت، كشتن،
وقتي كه چيزي آمده كه همه خوبيها را از بين مي برد اگر ما مخالفيم بايد تلاش كنيم كه آنرا ازبين ببريم.
اين انتخاب براي مبارزه كردن مي خواهد، اين اراده ميخواهد، اين با هم بودن مي خواهد.اين فداكاري مي خواهد.
بالاترين سرمايه ما، همبستگي، عشق و عواطف ما به يكديگر، انجام هركاري براي ضربه زدن به اين گيوتيني است كه همه چيز را مي خواهد نابودكند.
نظرات
ارسال یک نظر