اعترافات دیر هنگام خامنه ای وقتی سایه مرگ را بالای سر خود دید
خامنهای در سالروز قیام تبریز (در 29بهمن 56) طی یک
سخنرانی در ترس و وحشت از قیام سراسری مردم بهجان آمده، گفت:
«ما کاملاً در جریان انتقادهای مردم، گلههای مردم، شکوههای مردم هستیم... اینکه
میگوییم انتقاد داشته باشند، نه فقط انتقاد از دولت یا قوه قضاییه یا مجلس؛ نه،
ممکن است کسی از شخص این حقیر هم انتقاد داشته باشد».
خامنهای افزود: «در زمینه عدالت اقرار میکنیم که عقب
ماندهایم... باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. در مورد عدالت
مشکل داریم».
خامنه ای که همچون سلف
خود که معمولا دجالگرانه ازاسلام و معنویات دم می زد و خود را از مفاسد و مظالم رژیم مبرا جلوه میداد؛
این بار گفت که مردم ازمن هم انتقاد دارند و اشکال به من هم هست.
این برخلاف آن بود که همیشه همه گناهان را بهگردن «مسئولان کشور» می انداخت
و گفت: «برخی گله میکنند که رهبری چرا تذکر نمیدهد؟ اما بنده با گزارشهای مردمی
و دیگر گزارشها از مسائل اساسی و مشکلات مردم با خبرم و مدام تذکر میدهم.
گویا که کرگدن نظام که نام رهبر را یدک می کشد مبرا ازهمه
جنایات و مفاسد است و هر چند باری باید
فقط به مسولین خطاکار تذکر دهد.
اما همه می دانند که این معاویه زمان وقتی که شمشیر داموکلس
فریاد و قیام را دید اینطور آن هم بسیار دیر هنگام گفت که مردم ازهمه جنایتکاران
رژیم بخصوص شخص کرگدن حکومت بیزارند.
شعار عمومی واصلی
مردم در قیام دی «مرگ برخامنه ای» بود. بنابراین مردم خوب می دانند که ریشه «جنایات
و مکافات» کجاست.
اما کسی فریب این نمایش جانی نظام آخوندی را نمی خورد.
کوچکترین انتقاد مردم سرنگون کردن این حکومت جهل و نکبت و
جنایت بوده است
همانطور می بینیم که دراویش که هرگز ادعای سیاسی بودن و
بزیر کشیدن حکومت آخوندی را نداشتند چطور مورد هجوم و دستگیری و مجروح و مضروب شدن
قرار گرفتند.
بنابراین حکومت آخوندی در برخورد با مردم به بن بست رسیده
است.
همه صداها از همه اقشار و قوم ها و مذاهب نه به حکومت
آخوندی است.
خامنه ای آمده است با رمالگری آخوندی این را کم رنگ کند که
گوبا بحث انتقاد به بی عدالتی و اشکالات است
خیر، اشکال اصلی به وجود پلید شماست که خیلی هم دیر شده است
باید گور خودتان را گم کنید.
نظرات
ارسال یک نظر