دانشجوى مجاهد قتل عام 67 حجت الله اسدى از لاهيجان
حجت اسدى درسال 1340 درلاهيجان متولد شد.
تحصيلات مقدماتى تا مقطع ديپلم را درلاهيجان سپرى
كرد درسال 58 وارد دانشگاه شد.
درقيام ضد ديكتاتورى، عليه حكومت شاه شركت كرد.
درهمين دوران بود كه ازطريق مجاهدين شهيد فريدون
محمد نژاد وسعيد ايمانى با مجاهدين آشنا شد
دردانشگاه خيلى زود به مجاهدين پيوست.
او درافشاى باندهاى چماقداررژيم كه درحزب جمهورى
گره مى خوردند شركت فعال داشت.
حجت خيلى زود فهميد كه انقلاب توسط خمينى
وباندهاى دزد وغارتگر او به سرقت رفته است.
درفروردين 59 با تهاجم باندهاى چماقدار خمينى، دانشگاهها
اشغال شد .
سپس دانشگاهها را تعطيل كردند.
اودرخارج ازدانشگاه به فعاليت سياسي خود ادامه
داد.
پس ازمدتى كوتاهى به لاهيجان برگشت و درستاد
مجاهدين درلاهيجان به فعاليت انقلابى عليه رژيم پرداخت.
درتابستان 60 توسط پاسداران دستگيرو به زندان
سپاه پاسداران منتقل شد.
حجت مدت 9 ماه در بازداشت سپاه بود.
سپس به بيدادگاه دادستانى رفت وپس ازچند دقيقه
محاكمه فرمايشى، به 10 سال زندان محكوم شد.
به مدت دوسال دربند يك زندان سپاه لاهيجا ن بود.
حجت همواره دربندى كه به عنوان بند سرموضع معروف
بود بسرمي برد.
سرموضع به مفهوم اينكه برغم شكنجه واعدام
زندانيان، بقيه يارانشان به مقاومت ادامه داده وسرموضع شان عليه رژيم پايدارى مى
كردند.
بسياري ازدوستان اوازجمله:
مسعود صابرى، علي صالحى، عباص صديقى در فاصله
شهريور تا آبا ن 60 اعدام شده بودند.
اين انگيزه او را درمبارزه با رژيم صد چندان
كرد.
بدليل مبارزه بى امان اوبا دژخيمان، حجت و50
نفرازدوستان او درمرداد 62، به زندان اوين وسپس به زندان قزلحصار تبعيد شدند.
درسال 62 به بعد خمينى ودژخيمان او شرايط سياسى داخلى
وبين المللى را برا ى اعدام گسترده زندانيان مساعد نمى ديدند.
به اين جهت داستانى و وزارت اطلاعات تازه تاسيس
شده به همراه سپاه جهل وجنايت طرحى ريختند كه
با
فشارهاى مختلف وشكنجه هاى مختلف جسمى ، شكنجه هاى روانى زندانيان مقاوم را درهم
بشكنند.
به اين ترتيب بود كه مكانهاي مخفى براى شكنجه
وخانه هاى امن ايجاد كردند.
زندان گوهردشت را كه اززمان شاه ساخته شده بود كامل
تركرده وانفرادى هاى آن را افزايش دادند.
داوود رحمانى، هم باند لاجوردى، به ساختن مكانهايى به نام قيامت وخانه هاى
مسكوني دست زد
همچنين مكانهايى را به عنوان قبردرست كرد كه
زندانى را داخل يك محيط بسيار كوچك با چشمان بسته قرار مي داد.
روزها وماهها زندانى بدورازهرگونه ارتباطى با
ديگران وحتى بدون هيچ گونه صحبتى نگه داشته مي شد.
اين باهدف به جنون كشيدن زندانى سياسى و درهم
شكستن او بود.
كم نبودند زندانيانى كه بخاطر بسربردن درچنين
شرايطى به جنون كشيده شدند.
زنان ودخترانى كه مورد تجاوز قرارگرفتند.
اين اسلامى بود كه خمينى با آن مى خواست
امپراطورى اسلامى بسازد.
اما مجاهدين درمقابل اين تفكر جنايتكارانه
وشريرانه خمينى با تمام وجود وسرمايه هاى انسانى خود مي جنگيدند.
حجت درقزلحصار درمقابل بسيارى از اين نوع شكنجه
ها ى باند داوود رحمانى قرارداشت.
اما مصم ترازآن بود كه خللى دراراده اش در مقابل
رذالت هاى دژخيمان وارد آيد.
اومدت 14 ماه در قرنطينه وبند 4 واحد يك زندان قزلحصار
دراوج فشارهاى دژخيمان رژيم بسربرد .
اما نهايتان اين دژخيم بود كه تسليم شد.
حجت به همراه دوستانش درپاييز 63 به زندان
لاهيجان برگشتند.
اما دادستانى لاهيجان ازتحويل گرفتن زندانيان
برگشتى خود دارى مي كرد.
بمدت 12 ساعت زندانيانى برگشتى بصورت سرپا درگوشه
اى ازحياط زندان سپاه لاهيجان بودند.
دادستانى مى گفت ما اينها را فرستاده بوديم كه
شما درهمان اوين اين ها را تعيين تكليف كنيد
اما شما برگردانديد به نزدما، ما نمى توانيم
اينها را اين جا نگه داريم.!
جلادان به درماندگى خود درمقابل مقاومت زندانيان
دلير لاهيجان به اين شكل اعتراف مى كردند.
حجت بعد از انتقال از قزلحصار به زندان لاهيجان،
به مدت 3 سال با چند نفر ازدوستانش درسلول مجرد بسرمى برد.
شكنجه گران هرترفندى به كار مي بردند خللى دراراده
حجت ايجا د نمى شد.
در تير 1367 حجت درهفتمين سال زندان خود به
همراه دوستان خود اززندان لاهيجان به زندان سپاه رشت منتقل شد.
خميني با شكست هاى مستمردرجنگ با عراق كه ازسال
65 شروع شده بود، نهايتا جام زهر آتش بس را با پذيرش قطعنامه 599 سركشيد.
اين دژخيم پليد، فرصت طلايى را كه مدتها بود براى آن
زمينه چينى مى كرد بدست آورد.
اوازقبل، با طرح جداسازى زندانيان سياسى زمينه
كشتاررا فراهم كرده بود.
انتقال زندانيان به شهرها واستانهاى مختلف براى
رد گم كردن قتل عام آنها بود.
درابتداى مرداد اولين سرى قتل عام زندانيان سياسى
درگوهردشت شروع شد.
چند روز پس ازآن ، قتل عام زندانيان سياسى مجاهد
درشهرستانها نيزآغازگرديد.
حجت قهرمان نيز به همراه ياران خود در سال 67 درزندان رشت سربدارشد.
قتل عا م ازتاريخ 8 مرداد 67 آغازگشت.
ازشهريور 67 نيز كشتارزندانيان سياسى ماركسيست را
آغازكردند.
خمينى فكرميكرد كه موقعيتى بدست آورده كه تهديد
اصلى حكومت خود را كه زندانيان سياسى مقاوم هستند ازبين ببرد.
اما خونهای مجاهدین و مبارزین آرمانخواه، هرگز
از جوشش بازنمی‌ماند و در تمام این سالیان، روح عصیان و اعتراض جامعه ایران در
پیکار با رژیم ولایت فقیه بوده است.
،باشد كه دردادخواهي خون پاك ترين فرزندان مردم
ايران با او عهد بسته و به راه پرفروغ او تا نابودی حكومت شرور خامنه ای ادامه
دهيم.
نظرات
ارسال یک نظر