پوران نجفي زن دليرى ازتبارميرزا كوچك خان



پوران نجفى درسال 1342 درشهررشت بدنيا آمد پس ازطى دوران ابتدايى وراهنمايى وارد هنرستان صنعتى رشت شد و دررشته مكانيك به تحصيل پرداخت.
 سال دوم هنرستان در15 سالگى وارد فعاليت هاى سياسى عليه رژيم شاه شد .
‍پوران بطور فعال درتظاهرات ضد حكومت شاه شركت كرد.
دراين دوران انديشه هاى آرمانخواهى اوشكل گرفت.
خيلي زود بعد ازسرنگونى نظام سلطنتى، با مجاهدين آشنا شد.
 با شروع سال تحصيلى 58 درهنرستان صنعتى، به فعاليت سياسى وحمايت از مجاهدين پرداخت.
او خيلى زود به اهداف وعملكردهاى  ضد مردمى خمينى و وحزب اللهى ها آشنا شد.
 پوران تحقق آزادى وبرابرى درجامعه را، با رهروى ازمجاهدين ومسعود رجوى يافت.
با تهاجم عناصر چماقداربه جوانان وگروههاى سياسى، زود به مرزبندى با پايگاههاى حكومتى واحزاب دست ساخته مثل حزب جمهورى رسيد.
 با فروش نشريه وپخش اطلاعيه هاى مجاهدين، ديگربه  يك عنصرانقلا بى و مبارزتبديل شد.
درتهاجم كميته چى هاى باقرآباد به هنرستان صنعتى، تمام هواداران مجاهدين درمدرسه دستگير شدند.
 پوران به مديرحزب اللهى مدرسه اعتراض كرد كه شما مسوليت حفاظت از جان دانش آموزان خود را داشتى چرا اقدامى نكردى؟ چرا چماقداران بايد بتوانند جلوى مدرسه هنرجويان را دستگير كنند؟!
درآبان 59 چماقداران حزب جمهورى در ضلع غربى ميدان شهردارىرشت به پوران ودوستش كه نشريه مجاهد مي فروختند حمله كرده كه  آنها را دستگير كنند اما با كمك مردم وبه كمك يك راننده تاكسى، توانست از چنگ چماقداران بگريزد.
مدتى بعد از30 خرداد، پوران دستگيرشد و5 سال درزندان بسر برد.
 دراين دوران جنايت وشكنجه وترور، پوران هر چه بيشتر آبديده ترشد وعزم اودرمبارزه بي امان با رژيم خمينى صد چندان شد .
اواخر سال 65 ازبند رها شد و درسال 1366 خود را به قرارگاههاى ارتش آزاديبخش ملى ايران رسانيد.
پوران اين دوران را، با نوشتن كتابى بنام پروازهمزنجيران، بخوبى تصويركرد.
پس ازپيوستن به مجاهدين، خيلى سريع آموزش هاى مختلف نظامى را دريكانهاى مختلف ارتش آزادى كسب كرد.
اودركسوت يك رزمنده مجاهد، كه دوران پرتلاطمى را درزندگى سياسى خود طى كرده بود
 مدارنوينى از مسوليت پذيرى درمبارزه با رژيم خمينى را آغازكرد.
پوران در10سال پایداری پرشکوه در اشرف كه  تحت محاصره مزدوران رژيم ايران بود دركنار ديگر خواهران وبرادران خود دمى از نبرد بى امان با رژيم ملاهاى فاسد و جانى دست برنداشت.
 او سرخترین فصل دفتر عمر خود را در لیبرتی نگاشت، درموشك باران كمپ ليبرتي در عراق به همراه 7 تن از ياران خود در صبح روز 21 بهمن 1391 به پيمان خود با خدا ومردم ايران درمبارزه تا به آخروآخرين قطره خون وفادارماند و جاودانه شد.
باشد كه دردادخواهى خون پاك ترين فرزندان مردم ايران با او عهد بسته و به راه پرفروغ او تا نابودی حكومت شرورخامنه ای ادامه دهيم.



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

مهرداد نوشين«بگلرى» فرزند دلاور وفداكار مردم لاهيجان

قتل جوان متاهل با دو دختر ۷ و ۹ ساله در ملایر توسط نیروی انتظامی جنایتکار

رضا لاقيد درمرداد سال 65 در جنگل دردرگيرى با پاسداران به شهادت رسيد